داریوش مهرجویی روشنفکری اولترامدرن بود با رگ و ریشه مذهبی
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۸۲۷۷
مراسم یادبود داریوش مهرجویی در قالب تحلیل و بررسی سینمای داریوش مهرجویی همزمان با چهلمین روز درگذشت فیلمساز جریانساز سینمای ایران، عصر روز سهشنبه، ۱۴ آذر ماه سال جاری با حضور جواد طوسی، احمد طالبی نژاد پژوهشگران سینما و از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران، مرتضی فرشباف سینماگر و سیروس الوند فیلمساز در سالن سیفالله داد خانه سینما شماره یک برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما، جعفر گودرزی رییس انجمن، رضا صائمی رییس کمیته فرهنگی انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران، هارون یشایایی تهیهکننده فیلم سینمایی «اجاره نشین ها»، علی ملاقلیپور فیلمساز، ذبیحالله رحمانی بازرس انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران از جمله حاضران در نشست بودند.
در ابتدای نشست، مهیار جوادیفر روزنامهنگار قدیمی سینما گفت: امیدوارم در این روزهای تلخ و سخت، سهم تان از آرامش و سلامتی همیشه افزون باشد. جای داریوش مهرجویی و هنرمندان بزرگی که سهم اساسی در سینمای پیشروی ایران داشتهاند همیشه در ذهن و جان ما هست.
وی درباره اهمیت مهرجویی در سینمای ایران بیان کرد: ما همیشه در جشنها و مراسم مختلف به جایگاه این هنرمندان توجه کردهایم و بسیاری از منتقدان و سینمادوستان با فیلمهای امثال آقای مهرجویی به سینما علاقمند شدهاند.
او درباره هدف از برپایی مراسم یادبود داریوش مهرجویی در قالب تحلیل و بررسی سینمای داریوش مهرجویی خاطرنشان کرد: این اولین جلسهای است که در دوره جدید هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران در بخش کمیته فرهنگی با حمایت جناب علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما است. تمام تلاش مان را خواهیم کرد که سینماتک خانه سینما را دوباره راه بیندازیم تا اعضای صنوف ارزشمند خانه سینما بتوانند از این امکان بهرهمند شوند.
گودرزی، مهرجویی را هنرمندی از لحاظ اخلاقی منحصربفرد برشمرد و افزود: اوتمام تمرکزش بر سینمایش بود و هیچوقت دنبال حاشیه نبود. هنرمندی پیشرو که پیرنگ آثارش توجه به کیان خانواده و میهندوستی بوده است. جسم او با اینکه در میان ما نیست، اما منش، رفتارش و فیلمهای ماندگارش همیشه در ذهن و روح ما جاری است. سینما متعلق به سینماگران است و کسی که متعلق به این سینما نیست، نمیتواند درباره سینما حرف بزند و تصمیم بگیرد.
علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما نیز در سخنانی عنوان کرد: از نظر من، این نشست علاوه بر تمام ویژگیهای خاصی که دارد، یک ویژگی مهم دارد که از جانب برگزارکننده و هم از طرف محور و موضوعش، متصور و متجلی است. مهمترین ویژگی این نشست، اندیشه است. اینجا هم از جانب میزبان و هم از حیث موضوع، با اندیشه مواجه هستیم. اندیشه به مفهوم عالی، متعالی و فلسفی خودش. اندیشهای که آدم خاکی و انسان زمینی را میتواند تا درجه اشرف مخلوقات هم برساند. این اندیشه بوده که در طول تاریخ به هنر و متعاقب آن به سینما اعتبار داده است. در سینمای ایران، از مهمترین اشخاصی که اندیشه را به مفهوم واقعی خودش در فیلم متجلی کرد، بی تردید، داریوش مهرجویی بزرگ بوده است.
او در انتها گفت: از نظر من، انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران، انجمن اندیشه در سینماست. از جمله صنوفی که ماهیت شغلی و حرفهای آن، اندیشه است. امروز صاحبان قلم و اندیشه سینما درباره اندیشه جناب داریوش مهرجویی بزرگ سخن خواهند گفت. امیدوارم این جلسات ادامه پیدا کند و خانه سینما مفتخر به این باشد که در مسیر اندیشههای فاخر و وزین گام برمیدارد. این جمع، تعظیم دوبارهای در برابر یکی از صاحبان بزرگ اندیشه به نام داریوش مهرجویی است.
سپس قسمتهای تصحیح رنگ شده از فیلم سینمایی «هامون» به یاد بیتا فرهی به نمایش در آمد و مازیار فکری ارشاد عضو هیات مدیره انجمن و منتقد اجرای بخش تحلیل و بررسی سینمای داریوش مهرجویی را برعهده گرفت و گفت: مهرجویی واقعاً بزرگ سینمای ما بود؛ چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ سابقه کار از «الماس۳۳» تا «گاو» و غیره. سینمای ایران، به مهرجویی دین دارد. ابتدای انقلاب اسلامی که بعضی از عنوان میکردند دیگر «عرق خوری»، «خانم بازی»، «فیلم دیدن» و ... تمام شد. اینجا بود که امام خمینی (ره) برخورد قاطع و صریح کرد و از فیلم سینمایی «گاو» و داریوش مهرجویی حمایت کرد. از آنجا، راه فیلمسازی باز شد و آنها دیگر ساکت شدند.
احمد طالبی نژاد در ادامه گفت: خیلیها فکر میکنند مهرجویی سینما خوانده است در صورتی که درست نیست. سینما را در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا انتخاب کرد، ولی در مصاحبهای گفت که نود درصد استادان ما، هیچ شناختی از جریانهای نوین سینما از جمله نئورئالیسم در ایتالیا یا موج نو در فرانسه نداشتند. تمام هم و غم آنها این بود که شما بتوانید فیلم استودیویی و به قول معروف «بفروش» بسازید. از اینرو، ترک تحصیل میکند و شانسی که میآورد، میتواند در همان دانشگاه، رشته فلسفه بخواند که نکته مهمی است. ریشه اندیشگی و سواد عمومی داریوش مهرجویی متاثر از رشته فلسفه است، البته استعداد شخصی، شرایط خانوادگی و فرهنگی که در آن رشد یافته است، نمیتوان نادیده گرفت.
طالبی نژاد، ورود مهرجویی به سینمای ایران را توام با یک بدسرنوشتی دانست و گفت: فیلمنامه «الماس ۳۳» را یکی از کارگردانان و بازیگران آن دوره به اسم رضا فاضلی برای ساخت پیشنهاد میکند، میخواند و میبیند «خیلی شل و ول است»، ولی آن را قبول میکند، چون میخواسته وارد سینما بشود. فیلم را میسازد که عملاً هم شکست میخورد. خوشبختانه، فروش نمیکند و سپس آشنایی او با غلامحسین ساعدی آغاز میشود. شکست مهرجویی را در گام اول ورود به سینما باید به فال نیک گرفت وگرنه «گاو» ساخته نمیشد و چه بسا، اگر ساخته نمیشد، سینمای ایران تعطیل میشد.
جواد طوسی راجع به نسل داریوش مهرجویی و میراثی که باید حفظ شود، گفت: اگر بپذیریم اینها یک نسل هستند، دارای میراثی هستند که باید حفظ شود و از خالقان آنها مراقبت صورت بگیرد. آیا این اتفاق افتاده است؟ حرکتی در اواخر دهه ۴۰ هجری شمسی به اسم «موج نو» شکل گرفت که مخالفان و موافقان خودش را داشته و همچنان، دارد، آن نقش مهم اجتماعی و فرهنگی اش را اصلا نمیتوان نادیده گرفت. اگر نسلهای جوان، آن نگاه آرمانخواهانه را دارند نفی یا تخطئه میکنند، یک مقدار بیرحمانه است و هر حرکت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را باید مبتنی بر شرایط خاص خودش، به شکل واقعبینانه ارزیابی کرد. شکلگیری «موج نو» هم تابع همین وضعیت است.
در ادامه نشست مرتضی فرشباف فیلمساز، مهرجویی را مهمترین فیلمساز تاریخ سینمای ایران نامید و گفت: تمام کسانی که عاشق سینما در ایران شدند یا در ایران، فیلمساز شدند در دورهای شیفته یکی از آثار مهرجویی بودهاند. درباره خود من با تماشای وسواسگونه «لیلا» در سینما اتفاق افتاد. به ویژه در سکانس پایانی که آن دختر به دنیا میآید و از آنجا فهمیدم که میشود به سینما هم فکر کرد. لحظاتی وجود دارد که میتوان دوباره برگشت و مرور کرد. گرمایی در این آثار او هست که نمیتوان به آسانی از آن چشمپوشی کرد.
در ادامه، یک آنونس دیده نشده از فیلم سینمایی «گاو» پخش شد. پس از آن، مازیار فکری ارشاد از سیروس الوند، جواد طوسی و احمد طالبی نژاد خواست تا از نخستین بازخورد خودشان در مواجهه با «الماس ۳۳» و «گاو» و ورود داریوش مهرجویی به سینمای ایران سخن بگویند.
سیروس الوند داریوش مهرجویی را پس از «الماس ۳۳» به نظر غربزده توصیف کرد و گفت: با آقای مهرجویی مصاحبه کردم و از نظر من، مهرجویی غربزده میآمد؛ آن موقع، جلال آل احمد پرچمدار ضدغربزدگی بود. به نظر من آمد که او ربطی به سینمای ایران نخواهد داشت. تماشاچی نخواهد داشت. حرفهایی میزد که من نمیفهمیدم. حرفهای فلسفی میزد. بعد با «گاو» همه را شوکه کرد. «گاو» خیلی فیلم سادهای است؛ روایتی جوانانه با محتوای کامل فلسفی. آن موقع، فیلمساز مورد علاقه ما، کیمیایی بود. بچه محل بودیم و چاله میدان بزرگ شدیم. ادا و اطوارهای روشنفکران آن دوره را نداشت. به هر حال، مهرجویی را همچنان دنبال کردم و بسیار متاثرم که این پایان باز اتفاق افتاد. ماجرای کیومرث پوراحمد هم پایان باز است.
فرشباف درباره دستهبندی آثار داریوش مهرجویی گفت: ایشان در دستهبندیها جای نمیگرفتند. فیلمسازی که جریانهای فکری مملکت میخواستند بگویند ایشان یکی از ماست. با اینکه مستقل بود و بر فیلمسازان بعدی بسیار تأثیرگذار آن هم با اینکه به نظر میرسید خودشان چرخ خودشان را برای پیدا کردن لحن خودشان اختراع کردهاند. کمتر فیلمساز نسل بعد آقای مهرجویی وجود دارد که رد پایی از او نداشته باشد یا بهترسن بگوییم تب آثار آقای مهرجویی را نداشته باشد. مهمترین نکته در ایشان، استقلال بود، چون میدانید در این مملکت، روشنفکری خیلی سال است فحش میخورد، ولی ایشان حقیقتا روشنفکر بودند.
پخش بخشی از پشت صحنه فیلم سینمایی «گاو» قسمت دیگری از مراسم یادبود داریوش مهرجویی در بود.
در ادامه، مازیار فکری ارشاد از مدعوین برنامه خواست تا از منظر خودشان، دلایل تغییر مسیر و دیدگاه داریوش مهرجویی در دهه ۸۰ و ۹۰ هجری شمسی را شرح دهند.
سیروس الوند به مبحث «فیلمهای ساخته نشده فیلمسازان» ارجاع داد و گفت: بسیاری از فیلمسازان ما، فیلمهای ساخته نشده شان بیشتر از آنهایی است که ساختهاند. داریوش مهرجویی چند فیلم نساخته دارد. مسعود کیمیایی هم از سوژههای قدیمی استفاده میکند که ساخته نشده بود و گهگاهی هم این اواخر کار کرد. ما یک مشکلی که داشتیم و داریم، سانسور است. من زمانی پیشنهاد کرده بودم که بررسی فیلمنامه و سانسورچیان باید یک کانون تشکیل بدهند و عضو خانه سینما باشند! چون خیلی قاطی ما هستند. با آنها، فامیل شدهایم. قبل از انقلاب اسلامی، من فقط یک دفعه وزیر فرهنگ و هنر و دو بار معاونت او را دیدم. الآن، خانه آدم میآیند و میروند. با هم فامیل هستیم. در نهایت، سانسور، رشد طبیعی سینماگران را مخدوش میکند.
در انتهای مراسم، قسمتی از فیلم مستند «موج نو» به کارگردانی احمد طالبی نژاد با حضور داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی پخش شد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاترمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: داریوش مهرجویی سینما و تئاتر فیلمساز ایرانی انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران داریوش مهرجویی احمد طالبی نژاد سینمای ایران فیلم سینمایی آقای مهرجویی سیروس الوند خانه سینما موج نو نظر من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۸۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلمهای سینمایی) بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
او با بیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطرنشان کرد: یادم میآید من و زندهیاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
سکوت در فیلم موسیقی است
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
انتهای پیام